تاریخچه اینستاگرام :

مارچ ۲۰۱۰  (دور اول جذب سرمایه): یکی از دانشجویان دانشگاه استنفورد به نام کوین سیستروم Kevin Systrom بر روی یک اپلیکیشن مکان یابی به نام Burbn کار می کند. او موفق می شود حدود ۵۰۰ هزار دلار سرمایه از نوع Seed برای کار خود جمع کند. در فرهنگ سرمایه گذاری در کارآفرینی این مرحله از جذب سرمایه را راند اول یا First Round می نامند.
جولای ۲۰۱۰ : بعد از ۵ ماه کار بر روی استارتاپ Burbn کوین سیستروم و همکلاسی اش مارک کریگر، طبق بازخوردی که از کاربرانشان داشتند به این نتیجه رسیدند که بهتر است چرخشی در کار خود ایجاد کرده و یک اپلیکیشن برای به اشتراک گذاری عکس بر روی موبایل آیفون طراحی کنند.
اکتبر ۲۰۱۰ : سیستروم و کریگر اپلیکیشن آیفون برای به اشتراک گذاری عکس را ایجاد کردند. آنها ابتدا حدود ۸۰ کاربر داشتند.
دسامبر ۲۰۱۰ : اینستاگرام امکان اشتراک کامل عکس و پشتیبانی از آن بر روی سایت foursquare را اعلام می کند. تعداد کاربران اینستاگرام به ۱ میلیون رسیده است.
فوریه ۲۰۱۱ (دور دوم جذب سرمایه) : تعداد کاربران به ۱.۷۵ میلیون رسیده است. روزانه حدود ۲۹۰ هزار عکس آپلود می شود. در این مرحله شرکت دور دوم (Second Round) جذب سرمایه خود را انجام می دهد. آنها موفق می شوند حدود ۷ میلیون دلار سرمایه از طریق یک شرکت سرمایه گذاری ونچر (Venture Capitalist) به نام Benchmark Capital و همچنین گروهی از سرمایه گذاران Angel تامین می شود. یکی از سرمایه گذاران Angel آقای جک دورسی بنیانگذار شرکت تویتر می باشد.
اینستاگرام یک Real Time API را توسعه می دهد که امکان به اشتراک گذاری در هر سرویسی را فراهم می کند.
جولای ۲۰۱۱ : یعنی حدود ۱۷ ماه از آغاز به کار شرکت تعداد کاربران به ۶ میلیون می رسد و حدود ۱۰۰ میلیون عکس به اشتراک گذاشته شده است.
آگوست ۲۰۱۱ : تلاش های فیسبوک برای خرید اینستاگرام ناکام می ماند. این یکی از انتخاب های درست صاحبان اینستاگرام بود. چراکه آنها استارتاپ خود را در مراحل اولیه به فروش نرساندند بلکه آنرا رشد داده تا به مرحله مناسب برای چانه زنی و فروش برسد. در این هنگام  اینستاگرام فیلترهای معروف و خاص خودش برای ویرایش عکس ها را ارائه کرد.
اکتبر ۲۰۱۱ : روزانه ۵۰.۰۰۰ نفر برای استفاده از اینستاگرام ثبت نام می کردند.
نوامبر ۲۰۱۱ : در اخبار آمد که اینستاگرام در جستجوی کسب ارزش معادل ۲۰ میلیون دلار برای شرکت می باشد.
ژانویه ۲۰۱۲ : تعداد کاربران به ۱۵ میلیون رسیده است. هر ثانیه ۶۰ عکس آپلود می شود.
آوریل ۲۰۱۲ (دور سوم سرمایه گذاری) : شرکت سرمایه گذاری ونچر Sequoia Capital سرمایه ۵۰ میلیون دلاری را به شرکت هدایت می کند. شرکت نسخه اندروید را هم توسعه می دهد و تعداد کاربران به ۳۰ میلیون می رسد.
در این هنگام فیسبوک اعلام می کند که حاضر است شرکت اینستاگرام را به قیمت ۱ میلیارد دلار خریداری کند.
فیسبوک موفق می شود شرکت اینستاگرام را به قیمت یک میلیارد دلار تصاحب کند و سود میلیاردی را نصیب سرمایه گذاران اینستاگرام کند.

نکات مهم:

  • جالب این است که تا قبل از خرید توسط فیس بوک، اینستاگرام هیچ درآمدی نداشته است.
  • قبل از هر سرمایه گذاری شرکت ارزش گذاری می شود که اصطلاحا Pre-money Valuation نام دارد.
  • قبل از سومین مرحله جذب سرمایه، ارزش شرکت ۵۰۰ میلیون دلار برآورد می شود. پس از این ارزش گذاری سرمایه ۵۰ میلیون دلاری از طرف سرمایه گذار وارد شرکت می شود. این مساله نشان می دهد مهارت ارزش گذاری شرکت قبل و بعد از تزریق سرمایه بسیار مهم است. شرکت های زیادی وجود دارند که این خدمات را ارائه می دهند.
  • کار اصلی اینستاگرام به اشتراک گذاشتن عکس ها می باشد و پولی که فیسبوک بابت خرید آن پرداخت کرد نشان می دهد که به اشتراک گذاری تصاویر یکی از پایه های اصلی موفقیت شبکه های اجتماعی است.
  • فیسبوک در مراحل اولیه رشد اینستاگرام سعی کرد آن را تصاحب کند اما هوشمندی صاحبان اینستاگرام باعث شد قیمت های بالاتری بعدها توسط فیسبوک پیشنهاد شود.
  • از سایت Crunchbase.com می توانید سرگذشت استارتاپها را طبق مراحل سرمایه گذاری در آنها به صورت milestone ببینید. مثلا مورد اینستاگرام را اینجا می توانید ببینید.
 

درس هایی برای استارتاپهای بومی:

  • همانطور که در تاریخچه استارتاپهای موفق می بینیم، سرمایه گذاری یکی از ارکان موفقیت آنها است. آنها در همان مراحل اولیه توانسته اند سرمایه های قابل توجهی برای کار خود کسب کنند. ارقام سرمایه جذب شده ممکن است برای یک استارتاپ بومی مانند رویا باشد. اما واقعیت این است برای توسعه واقعی یک کسب و کار موفق نوپا نیاز به این سرمایه های (به نظر هنگفت) می باشد و تنها در این صورت است که کسب و کار می تواند در کلاس منطقه ای یا جهانی ظاهر شود.
  • ارقام میلیون دلاری ذکر شده در متن فوق نشان می دهد که کسب و کار تخمین دقیقی از سرمایه مورد نیاز دارند. هنگامی که قرار است درآمدهای واقعی جذب شوند پایه های واقعی هم می باشد.
  • یکی از مهارت هایی که برای توسعه کسب و کار لازم است همانا تخمین هزینه های مورد نیاز می باشد. بارها دیده شده است که یک کارآفرین در حوزه فناوری سرمایه لازم زیادی برای کسب و کار خود قائل نیست. این نشان می دهد دید بسیار خوشبینانه ای در مورد توسعه کسب و کار وجود دارد. در واقع برای توسعه کسب و کار واقعا نیاز به سرمایه فوق میلیونی می باشد.
  • یکی از مهمترین کارها قبل از ورود سرمایه به یک شرکت همانا ارزش گذاری اولیه آن می باشد. این به عنوان یک مهارت مطرح می شود و لازم است شرکت هایی برای ارائه این خدمات وجود داشته باشند.
  • برای ورود سرمایه به یک شرکت لازم است از قبل قوانین و مقرراتی برای توافق وجود داشته باشد تا در این میان هم از حقوق صاحب سرمایه دفاع شود و هم از حقوق کارآفرین.
  • یکی از اهرم های اصلی توسعه کارآفرینی ایجاد بستری برای اتحاد سرمایه و اندیشه است.
  • بسیاری از استارتاپهای موفق در کشور ما به محض اینکه به مرحله بلوغ می رسند یه علت کمبود سرمایه جا می مانند. وبلاگ ها یا app هایی در کشور موجود است که به مرز ۱۰۰ هزار کاربر رسیده اند. اینجا همان جایی است که به سرمایه های میلیونی نیاز است. سرمایه هایی برای جذب بهترین متخصصان، اجاره مکان، تبلیغات، بازاریابی، استخدام مدیر و…  اما نبود اکو سیستم کارآفرینی و سرمایه گذاری و خلاء قانون باعث می شود استارتاپها به همین مرحله راضی باشند و در پی گسترش کسب و کار خود نباشند.
منبع:خوشفکری